loading...
میز گرد محصلان تجربی
سخنی با دوست
 

بیا تا برآریم دستی ز دل

که نتوان برآورد فردا ز گل

به فصل خزان درنبینی درخت

که بی برگ ماند ز سرمای سخت

برآرد تهی دستهای نیاز

ز رحمت نگردد تهیدست باز

مپندار از آن در که هرگز نبست

که نومید گردد برآورده دست




اطلاعیه

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها


سلام به سایت میز گرد محصلان تجربی خوش آمدید من سحر دانش آموز دوم رشته تجربی  خوش حالم به سایت من امدید  غیر از همین صفحه سایت که خودش هم داری مطالب متفاوت دیگه ای هست قسمت بالا سایت (((انجمن))) رو هم نیگا کنید که وسعت اطلاعاتش خیلی بیشتره  وبا نظراتون هم خوش حالم میکنید اگر تمایل دارید منو سمت راست با عضویت به جمع ما بپیوندید 



http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها



دسته گل رز سرخ daste gole roz sorkh



آخرین ارسال های انجمن
سحر بازدید : 109 پنجشنبه 02 آبان 1392 نظرات (2)

پدر ماريا همانند مادرش آموزگار بود و به اداره‌ی مدرسه خصوصی می‌پرداخت. در آن مدرسه شبانه‌روزی، به دختران لهستانی که قصد ادامه تحصيل داشتند، علوم و ادبيات می‌آموخت. در آن سال‌ها لهستان در اشغال روسيه بود و از آنجا که از سوی مقامات رسمی برای دختران، به‌ويژه دختران لهستانی، تحصيلات عالی در نظر گرفته نشده بود، از آنان کاری جز خانه‌داری و کدبانويی انتظار نمی‌رفت.

  ماريا همانند برادران و خواهرانش به خوبی می‌دانست که تنها اميد موفقيتشان در زندگی، تحصيل است. آنان از مدرسه‌ی خصوصی وارد دبيرستان دولتی شدند. همگی با بالاترين نمرها و ماريا با دريافت نشان طلا از دبيرستان فارغ التحصيل شدند. ولی نظام آموزش روسی به دختران حق ادامه تحصيل نمی‌داد. به همين جهت در لهستان، در دانشگاه جايی برای زنان وجود نداشت. ماريا و خواهرش برونيا فقط می‌توانستند در آرزوی سفر به خارج و تحصيل در يک دانشگاه خارجی بمانند. اين کار به پشتوانه مالی فراوانی نياز داشت و آنان نمی‌توانستند چنين پولی را فراهم کنند.

  درآمد پدر به زحمت کفاف کرايه خانه و مخارج روزمره‌ی خانواده را می داد. به همين جهت، بچه‌ها مجبور بودند خودشان زندگی‌شان را اداره کنند. ماريا نيز مانند خواهرانش کوشش می‌کرد از راه تدريس خصوصی پولی به دست آورد، ولی مانند آنان موفق نبود تا اين که سرانجام توانست معلم سرخانه‌ی يک خانواده‌ی لهستانی شود. او در همه‌ی آن دوران از مطالعه و کوشش دست برنداشت و در کلاس‌هايی شرکت می‌کرد که پنهانی و در نقاط مختلف شهر برای دختران تشکيل می‌شد و «دانشگاه شناور» نام داشت!

  بين سال‌های ۱۸۸۵ تا ۱۸۸۹، هزاران لهستانی عاشق علم و تحصيل، خطرات حضور در آن کلاس‌های پنهاني را به جان خريدند و در آن شرکت کردند. ماريا و خواهرش هر دو در آرزوی ادامه‌ی تحصيل در پاريس بودند. برونيا که چند سال بزرگتر از ماريا بود، پول مورد نياز برای يک سال زندگی و تحصيل در پاريس را پس‌انداز کرده بود. او می‌خواست پزشک شود و دوره‌ی پزشکی پنج سال طول می‌کشيد. برای تهيه‌ی چنين پولی او بايد دست کم تا سی سالگی صبر می‌کرد.

  ماريا مدت درازی در اين فکر بود که چگونه می‌تواند به برونيا کمک کند، تا اين که سرانجام فکری به ذهنش رسيد. او پيشنهاد کرد که برونيا بلافاصله به پاريس برود و ماريا پولی را که از راه تدريس به دست می‌آورد، برای او بفرستد و پس از اين که برونيا دکتر شد، به ماريا کمک کند تا او نيز به دانشگاه سوربن برود. با اين همکاری زيرکانه بود که سرانجام ماريا در سن بيست و چهار سالگی راهی پاريس شد و در دانشگاه سوربن ثبت نام کرد.

  ماريا در پاريس يک اتاق زيرشيروانی در طبقه‌ی ششم يک آپارتمان اجاره کرد که در تابستان‌ها بسيار گرم و در زمستان‌ها بسيار سرد بود. او بايد تا حد امکان صرفه‌جويی می‌کرد. غذای او فقط چای، نان و اندکی کره بود و خوردن يک تخم مرغ برايش نوعی ضيافت بزرگ به شمار می‌آمد. او در آن دوره فقط و فقط کار می‌کرد و بهترين و لذت بخش‌ترين ساعت‌ها برايش، ساعت‌هايی بود که به مطالعه می‌پرداخت.  

  کوشش‌های ماری به نتيجه رسيد و او در ۱۸۹۳ ميلادی، دو سال پس از آغاز تحصيلاتش در امتحانات فيزيک رتبه‌ی نخست را به دست آورد و کمک هزينه‌اي برابر ۶۰۰ روبل دريافت کرد. چند سال بعد، از نخستين حقوقش ۶۰۰ روبل کنار گذاشت و آن را به بنيادی فرستاد که آن مبلغ را به او جايزه داده بودند! ماری معتقد بود به اين ترتيب، بنياد می‌تواند به دانشجوی ديگری که وضعيت مالی خوبی ندارد، کمک کند. او با اين کار خود مدير آن بنياد را بسيار شگفا‌زده کرد. 

  در سال ۱۸۹۴ ميلادی، ماری به پيشنهاد شرکتی درباره‌ي ويژگی‌های مغناطيسی انواع مختلف فولاد پژوهش می‌کرد که با پيير کوری آشنا شد. پيير که در اين زمينه صاحب نظر بود، از اين که می‌توانست با زنی در مورد مسائل علمی و واژه‌های فنی گفت و گو کند، دچار شگفتی شده بود. او تا آن روز گمان می‌کرد فقط واژه‌هايی مانند لباس، بچه‌داری و آشپزخانه در ذهن يک زن جای می‌گيرد. وابستگی اين دو نفر به يکديگر به تدريج به اندازه‌اي زياد شد که نام «ماريا اسکلودوسکي» را به «ماری کوري» تغيير داد.

  در پی کشف پرتو راديواکتيو توسط هنری بکرل، ماری کوری به اين موضوع گرايش پيدا کرد و همراه شوهرش به پژوهش در اين‌باره پرداخت و آنان چند عنصر راديواکتيو از جمله راديم را کشف کردند. در سال ۱۹۱۱، آکادمی علوم استکهلم براي سپاس‌گذاری از کشف‌های ماری کوری، جايزه‌ی نوبل در شيمی را به او اهدا کرد. در آن زمان که ماری کوری برنده‌ی جايزه نوبل شد، زنان حتی نمی‌توانستند به عنوان پژوهشگر و دانشمند در يک آزمايشگاه مجهز و مناسب کار کنند. ولی تمام محدوديت‌هايی که ماری در طول زندگی با آن روبه رو شد، باعث شدند که او براي چيره‌شدن بر مشکلات موجود، بيش از هر مردی به کوشش و کار بپردازد.

 در واقع، دليل اين که سرگذشت ماری کوری بيشتر به افسانه شباهت دارد، همين کوشش‌های پيگير او بوده است و شايد بتوان گفت، بخش زياد شهرتی که او به دست آورد نيز به همين دليل بود. او از نخستين زنانی بود که بر کرسی استادی دانشگاه تکيه زد و چند سال پس از دريافت نخستين جايزه نوبل خود، برای بار دوم به دريافت اين جايزه مفتخر شد. او دو دختر داشت که بعدها يکی از آنان برنده جايزه نوبل شد. به‌راستي چند مرد را می‌توان يافت که به اندازه‌ی اين بانو افتخارآفرين باشد.  

  برگرفته از:

ماری کوری در ۹۰ دقيقه، نوشته‌ی جان و مری گريبين، ترجمه‌ی پريسا همايون‌روز 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سینما در ماشین با ایرانتیک در تاریخ 1399/03/13 و 0:06 دقیقه ارسال شده است

سینما در ماشین
https://www.irantic.com/car-cinema
من بابت سایت خوبتون ممنون هستم. ایرانتیک جدیدا ویژگی جدیدی آورده که توسط آن میتونیم با ماشین بریم داخل سینما و فیلم سینمایی رو از داخل ماشین ببینیم. اینجوری هم راحت تریم هم بهداشتیه هم خوراکی میتونیم سینما ببریم با خودمون.سینما ماشین بهترین کاری که کرده اینه که صدای سینما هم دست خودمون هست و میتونیم از رادیو ماشین صدای سینما رو پلی کنیم.
شهرهای تهران و کرج و قم و شیراز و مشهد و اصفهان و احتمالا تبریز هم سینما ماشین رو دارن میارن. کلا خیلی حال میده این سینما در ماشین .
پیشنهاد میکنم ی بار امتحانش کنید...
سایت ایران تیک یک سایت هست که با ادرس irantic.com در دسترس هست و بلیت سینما و بلیط کنسرت و بلیط تئاتر رو میتونید ازش تهیه کنید. قیمت بلیط ها با تخفیف ویژه هستند.

این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است

سلام وقت بخیر

اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی

می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری

http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam

این نظر توسط دریافت پنل رایگان به همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 در تاریخ 1393/09/07 و 2:15 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت شما مدیر عزیز

جهت ثبت نام پنل اس ام اس رایگان با همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 می توانید به آدرس

http://50005.mida-co.ir

مراجعه نمائید.

منتظر حضور گرمتون هستیم

mida-co.ir

این نظر توسط پیشنهاد یک کسب کار هوشمندانه در تاریخ 1393/08/26 و 1:25 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما

این پیام احتمالا آینده ی تجاری شما را متحول خواهد کرد

شما می توانید با حداقل سرمایه ی اولیه ،

صاحب جامع ترین مرکز فروشگاهی و خدماتی شهرتان شوید

جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت WWW.IBP24.ORG مراجعه نمایید

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/07/02 و 1:36 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم
شما می توانید با عضویت در طرح همکاری فروش پنل و خطوط پیامکی از بازدید کننده وبلاک خود درآمد کسب کنید
ابتدا وارد آدرس زیر شوید و مراحل ثبت نام رو کامل نمائید
http://sms.mida-co.ir/hamkar
سپس وارد پنل کاربری شوید و از قسمت شبکه فروش و بازاریابی کد های مربوط به فروش پنل را در سایت خود قراردهید بعد از معرفی هر کاربر به شما 25 درصد سود فروش داده می شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید
mida-co.ir
info@mida-co.ir

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/04/20 و 3:57 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php

این نظر توسط ابوالفضل اخلاقی پور در تاریخ 1392/10/10 و 10:49 دقیقه ارسال شده است

سلام . خوشم اومد از سایتتون . خوشحال میشم به وب منم سر بزنید و برام کامنت بدید . تقریبا کارمون توی یه مایس .


کد امنیتی رفرش
--

کجا تازه داشتیم با هم آشنا میشدیم 




اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 44
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 85
  • باردید دیروز : 41
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 145
  • بازدید ماه : 302
  • بازدید سال : 1,154
  • بازدید کلی : 17,319